جوان فان

بازدید :541
پنجشنبه 3 ارديبهشت 1394زمان :18:41
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شبنم فرشادجو

شبنم فرشادجو، بازیگری که حالا با بازی در نقش هاله در سریال در حاشیه، توجه بسیاری را به خود جلب کرد، در تئاتر کشور نام معتبر و شناخته شده‌ای است.

بیوگرافی :

شبنم فرشادجو متولد ۱۳۵۶فارغ‌التحصیل از آموزشگاه تئاتر با مدیریت حمید سمندریان؛۱۳۷۴ ـ کارشناسی نمایش با ‏گرایش بازیگری؛ ۱۳۸۰ ـ و کارشناسی ارشد نمایش با گرایش کارگردانی از دانشگاه هنر و ‏معماری تهران در سال ۱۳۸۳ است.

او در گفتگویی با باشگاه خبرنگاران درباره حضور در مجموعه « در حاشیه» به کارگردانی مهران مدیری چنین گفته است: من در این سریال نقش خواهر سیامک انصاری را ایفا می‌کنم که خانه داری افتضاحی دارد و همین مسئله و همکار بودن با برادرش سبب خلق موقعیت‌های طنزی در سریال می‌شود.

وی در ادامه افزود:‌ بازگشت مهران مدیری به تلویزیون پس از ۶ سال اتفاق خجسته‌ای است و امیدوارم به مناسبت عید نوروز و پخش سریال در حاشیه آشتی بین آن‌ها و قاب جادویی صورت بگیرد.

این بازیگر در پایان خاطر نشان کرد:‌ امیدوارم سال ۹۴ سالی بدون دغدغه‌ی اقتصادی و سرشار از سلامتی برای ایرانیان عزیز باشد، ما از ۶ فروردین مهمان خانه‌هایشان هستیم و امیدوارم ما را بپذیرند.

Shabnam Farshadjoo2

کارنامه کاری فرشادجو بر اساس اطلاعات ارائه‌شده از سوی سایت ایران نئاتر از این قرار است:

اجراها:

نمایش

کارگردان:‏

‏”آرامش از نوعی دیگر” تهران، تئاترشهر، تالار سایه؛ ۱۳۸۵ ـ تهران، تالار مولوی، پنجمین ‏جشنواره تئاتر بانوان؛۱۳۸۵‏

بازی:‏

‏”عشق‌آباد” (داود میرباقری) تهران، تئاترشهر، تالار اصلی؛ ۱۳۷۵‏

‏”آنتی گون” (حامد محمدطاهری) تهران، تئاترشهر، تالار شماره۲؛ ۱۳۷۶‏

‏”عروسی خون” (علی رفیعی) تهران، تالار وحدت؛ ۱۳۷۸‏

‏”شب‌های آوینیون” (کورش نریمانی) تهران، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ ۱۳۷۸‏

‏”شب‌های آوینیون” (کورش نریمانی) آلمان؛ ۱۳۷۹‏

‏”والس مرده‌ شوران” (کورش نریمانی) تهران، تئاترشهر، تالار چهارسو؛۱۳۸۰‏

‏”عشق آباد” (حسن میرباقری) تهران، حوزه هنری، تماشاخانه مهر و کاخ سعدآباد؛۱۳۸۰‏

‏”بازرس”به کارگردانی”علیرضا کوشک‌جلالی”، تهران، تئاترشهر، تالار اصلی؛۱۳۸۰‏

‏”در مصر برف نمی‌بارد”به کارگردانی”علی رفیعی”، تهران، تئاترشهر، تالار اصلی؛۱۳۸۱‏

‏”شب هزار و یکم” (بهرام بیضایی) تهران، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ ۱۳۸۲‏

‏”کسی نیست همه داستان‌ها را به یاد بیاورد” (رضا حداد) تهران، تئاترشهر، تالار قشقایی؛۱۳۸۲‏

‏”خرس و خواستگاری” (حسن معجونی) تهران، تئاترشهر، تالار سایه، ۱۳۸۳، روسیه، مسکو؛ ‏‏۱۳۸۴‏

‏”الوتریا” (وحید رهبانی و محمدرضا جوزی) تهران، تئاترشهر، کارگاه نمایش؛ ۱۳۸۴‏

‏”در خانه ایستاده بودم و…” (تیونش نظم‌جو) تهران، تئاتر شهر، کارگاه نمایش؛ ۱۳۸۵‏

‏”پای دیوار بزرگ‌ شهر” (محمد حسن معجونی) تهران، فرهنگسرای بهمن ـ تالار مولوی، ‏ششمین جشنواره تئاتر بانوان؛ ۱۳۸۶‏

‏”یک مکاشفه …” (رضا حداد) ایرانشهر؛ ۱۳۸۸‏

‏”عاشقیت در پاورقی” (لیلی رشیدی) تهران، خانه هنرمندان؛ ۱۳۸۸‏

مکاشفه در باب جهانی خاموش؛ رضا حداد؛ ۱۳۸۹-۱۳۸۸

آمدیم، نبودید، رفتیم؛ رضا حداد؛ ۱۳۹۱-۱۳۹۰

این تابستان فراموشت کردم؛ بهاره رهنما؛ ۱۳۹۱-۱۳۹۰

منشی صحنه:‏

‏”ریچارد سوم” (داود رشیدی) تهران، تئاترشهر، تالار اصلی؛ ۱۳۷۷‏

تله تئاتر

بازی:‏

‏”دریاروندگان” (محمد عاقبی) شبکه چهار؛ ۱۳۸۴‏

‏”شایعه” (داوود رشیدی) شبکه چهار؛ ۱۳۸۸‏

فیلم کوتاه

‏”وصله کاری” (سعید نوری)؛ ۱۳۷۸‏

‏”گروگان” (منوچهر هادی)؛ ۱۳۸۳‏

سینمایی

‏”مرد بارانی” (ابوالحسن داودی)؛ ۱۳۷۸‏

از تهران تا بهشت؛ ابوالفضل صفاری؛ ۱۳۹۱-۱۳۹۰

عملیات مهد کودک؛ اژدری؛ ۱۳۹۱

تلویزیون

‏”بانکی‌ها” (مهدی مظلومی) شبکه ۲؛ ۱۳۸۲‏

‏”چرخ گردون” (کاظم بلوچی) شبکه ۲؛ ۱۳۸۳‏

‏”تصادف” (منوچهر هادی)؛ ۱۳۸۵‏

‏”میوه ممنوعه” (حسن فتحی) شبکه ۲؛ ۱۳۸۶‏

‏”آئینه‌های نشکن” (جواد اردکانی) شبکه ۲؛ ۱۳۸۷‏

آب پریا؛ مرضیه بومند؛ شبکه استانی تهران؛ ۱۳۹۱-۱۳۸۹

نامه ها؛ حمید لبخنده؛ شبکه۴؛ ۱۳۹۰

خانواده آقای خوشبخت؛ حامد عقیلی؛ شبکه آموزش؛ ۱۳۹۱-۱۳۹۰

تله‌فیلم ‏

‏”آخرین روز ماه” (منوچهر هادی)؛ ۱۳۸۵‏

‏”سایه جنایت” (کامبیز کاشفی) موسسه رسانه‌های تصویری؛ ۱۳۸۸‏

از آغاز تا آغاز؛ مهدی گلستانی؛ ۱۳۸۹

دیگر فعالیت ها:

داور جشن بازیگر خانه تئاتر؛ ۱۳۸۹

جوایز:‏

دریافت تندیس بهترین کارگردانی”نمایش آرامش از نوعی دیگر” در پنجمین جشنواره تئاتر ‏بانوان؛ ۱۳۸۵‏

دریافت لوح تقدیر بهترین بازیگر زن‌ برای نمایش”شبهای آوینیون؛۱۳۷۸

همچنین سال گذشته اجرای او در نمایش هملت، با استقبال رو به رو شد.



مشاهده پست مشابه : دانلود فیلم فراتر از دسترس Beyond the Reach 2015
بازدید :582
پنجشنبه 3 ارديبهشت 1394زمان :18:44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عکس های جدید پریناز ایزدیار در سال۹۳

پریناز ایزدیار,عکسهای پریناز ایزدیار,تصاویر پریناز ایزدیار

عکس های جدید پریناز ایزدیار

پریناز ایزدیار,عکسهای پریناز ایزدیار,تصاویر پریناز ایزدیار

پریناز ایزدیار, عکس های جدید پریناز ایزدیار

پریناز ایزدیار,عکسهای پریناز ایزدیار,تصاویر پریناز ایزدیار

پریناز ایزدیار, عکس های جدید پریناز ایزدیار

پریناز ایزدیار,عکسهای پریناز ایزدیار,تصاویر پریناز ایزدیار

پریناز ایزدیار, عکس های جدید پریناز ایزدیار

پریناز ایزدیار,عکسهای پریناز ایزدیار,تصاویر پریناز ایزدیار

عکس های جدید پریناز ایزدیار

بازدید :1270
چهارشنبه 6 اسفند 1393زمان :1:29
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سری جدید عکس های بازیگران کنار خانواده اسفند 93 را مشاهده خواهید کرد در این پست بازیگران کنار برادر یا همسر و یا پدر و مادرشان هستند که زیر هر عکس نوشته شده است

جوان فان

نیلوفر شهیدی و برادر و مادرش

جوان فان

الیکا عبدالرزاقی و برادرش

جوان فان

کمند امیرسلیمانی و پدر و برادرش سپند

جوان فان

هانیه غلامی و پسر خاله اش

جوان فان

سحر قریشی و برادرش

بازدید :590
سه شنبه 2 دی 1393زمان :14:27
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5


ابرو گوندش,عکس ابرو گوندش,تصاویر رضا ضراب همسر ابرو گوندش


اِبرو گوندش ( Ebru Gündeş)‏ یکی از خوانندگان مشهور ترکیه است . ابرو گوندش12 اکتبر 1974 در استانبول در محله Şirin Evler به دنيا آمد.

ابرو گوندش در فوریه 2010 میلادی،با یک تاجر سرشناس ایرانی‌الاصل دارای تابعیت جمهوری آذربایجان و ترکیه به نام رضا ضراب ازدواج کرد. رضا ضراب متولد 1362 است و 10 سال از ابرو گوندشکوچکتر است ،وی از یک خانواده ثروتمند ایرانی اهل تبریز است.

حاصل ازدواج این دو، یک دختر به نام آلارا است ، ابرو گوندشپیش از آقای ضراب، دو بار ازدواج کرده بود.

عکس هایی از ابرو گوندشخواننده ترک


ابرو گوندش,عکس ابرو گوندش,تصاویر رضا ضراب همسر ابرو گوندش

عکس ابرو گوندش

ابرو گوندش,عکس ابرو گوندش,تصاویر رضا ضراب همسر ابرو گوندش

عکس ابرو گوندش

ابرو گوندش,عکس ابرو گوندش,تصاویر رضا ضراب همسر ابرو گوندش

عکس ابرو گوندشو همسرش رضا ضراب

ابرو گوندش,عکس ابرو گوندش,تصاویر رضا ضراب همسر ابرو گوندش

عکس ابرو گوندشو همسرش رضا ضراب

ابرو گوندش,عکس ابرو گوندش,تصاویر رضا ضراب همسر ابرو گوندش

عکس ابرو گوندشو دخترش

ابرو گوندش,عکس ابرو گوندش,تصاویر رضا ضراب همسر ابرو گوندش

عکس ابرو گوندشو همسرش رضا ضراب

ابرو گوندش,عکس ابرو گوندش,تصاویر رضا ضراب همسر ابرو گوندش

عکس ابرو گوندشو همسرش رضا ضراب

ابرو گوندش,عکس ابرو گوندش,تصاویر رضا ضراب همسر ابرو گوندش

عکس ابرو گوندشو همسرش رضا ضراب

ابرو گوندش,عکس ابرو گوندش,تصاویر رضا ضراب همسر ابرو گوندش

عکس ابرو گوندشو همسرش رضا ضراب

ابرو گوندش,عکس ابرو گوندش,تصاویر رضا ضراب همسر ابرو گوندش

عکس ابرو گوندشو همسرش رضا ضراب

ابرو گوندش,عکس ابرو گوندش,تصاویر رضا ضراب همسر ابرو گوندش

برچسب ها ابرو گوندش,
بازدید :321
سه شنبه 2 دی 1393زمان :14:19
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5


اخبار,اخبار فرهنگی ,مرتضی پاشایی

باز باور کردم و ایمان یافتم که در میان توده مردم ایران، حقیقتی گم نخواهد شد. مردمی که در قرن بیست ویکم، عزاداری‌ای نوین، اما شرقی و ایرانی را برگزار کردند. عزاداری‌ای که با فرهنگ نهفته در اعماق وجودشان عجین و به درازای هزاران سال است.

هنر و هنرمند در این دیار، نه در بین مردم، بلکه در میان خواصی که البته خود را خود را خاص می‌پنداشته‌اند، همواره مهجور و مظلوم بوده‌ اند؛ ادبیات، نمایش، سینما و از همه بیشتر موسیقی و آوازه‌خوانی! این هنر‌ها از هر دو طیف متحجر و روشنفکرنما، آسیب‌ها دیده‌اند.

از روز جمعه ۲۳ آبان ۱۳۹۳ که تو چنین غریبانه و دردناک رفتی، هرکس در این مرز و بوم به شیوه خود به این پرواز غافلگیر‌کننده و نا‌به ‌هنگام، عکس‌العمل نشان داد. هرکس که تو را خوب می‌شناخت یا نه، هرکس که تو را از نزدیک دیده بود یا خیر، هرکسی با توجه به شناخت و درک و فهم خود از تو، موسیقی مردمی، جایگاه هنرمند در این دیار، جبر، درد و مبارزه‌ای به شدت و به غایت نابرابر، ناکامی و هزاران واژه‌ای که در پس آن دنیایی از مفهوم و معنا نهفته است، به شیوه خود به این پرواز پرداخت.

مدتی بود که غفلت‌زده نسبت به مردم سرزمینم ناامید بودم. از جوانان وطنم و انفعال و سکوت و بی‌عملی شان دلخور بودم. نمی‌دانستم و نمی‌فهمیدم چرا خود را آشکار نمی‌کنند، چرا در خود فرو رفته‌اند، چرا احساسی در آن‌ها نمی‌بینم، چرا به ظواهر چنین دلبسته‌اند، چرا به سرنوشت خود و کشور و فرهنگ شان کم توجهند... اما... اما با پرواز تو، مردم سرزمینم بار دیگر به شیوه‌ای غیرقابل باور و غیرقابل پیش‌بینی چنان خود و قلب پاک و زیبایشان را به نمایش گذاشتند که متحیر شدم، به خود بالیدم... مردم سرزمین ات برای تو «سوگ سیاوش»ی نوین برپا کردند؛ برای غم از دست دادن تو در شروع شکوفایی و آغاز پختگی... دیدن فوج فوج جماعتی که از همه جای تهران و ایران برای وداع معنادار با تو آمده بودند و چه بسیار کسانی که به واسطه کار و دانشگاه و روز غیر تعطیل بودن، نتوانسته بودند در این مراسم باشکوه، حضور فیزیکی داشته باشند؛ اما عمیقاً با دیگر مردم و با این غم همراه بودند، دلم را دوباره مملو از عشق به توده مردم وطنم کرد.

باز باور کردم و ایمان یافتم که در میان توده مردم ایران، حقیقتی گم نخواهد شد. مردمی که در قرن بیست ویکم، عزاداری‌ای نوین، اما شرقی و ایرانی را برگزار کردند. عزاداری‌ای که با فرهنگ نهفته در اعماق وجودشان عجین و به درازای هزاران سال است.

به یادآوردم که در حافظه جمعی مردم ایران، همیشه نیک و بد، جایگاه خود را پیدا خواهد کرد و مردم با شعور و درک ذاتی خود با معرفت نهفته در جان شان، همواره می‌دانند چگونه یاد‌ها را گرامی بدارند، چگونه نیکان را تشخیص دهند و بر صدر نشانند. در تاریخ این مرز و بوم، سرهای حلاج‌ها بر دار رفته است. حضرت حافظ از سالوسان و زاهدنمایان و بی‌دلان، بار‌ها و بار‌ها نالیده است و فردوسی، بزرگ‌مرد شعر پارسی، بدون دریافت دیناری در اوج دردمندی و گله‌مندی این جهان خاکی را ترک کرد، اما این ایرانیان بودند که در طول تاریخ با فرهنگ مردمی خویش، بزرگان را بر صدر دل‌ها و یاد‌ها نشاندند و تاریکی‌ها را زدودند... همین مردمی که در عمق وجود خود، هزاران سال است که به دنبال نور، نیکی، زیبایی و پاکی هستند.

سرزمین من از دو نوع تفکر متحجرانه و روشنفکرنمایانه، آسیب‌ها دیده است. هر کدام از این دو نوع تفکر، هرازگاهی سعی در کشاندن مردم به سمت خود و انحراف آن‌ها از مسیر واقعی و طبیعی شان کرده‌اند، در راه پیشرفت و تکامل شان سنگ انداخته‌اند؛ اما درود بر مردم ایران که با خرد جمعی و با پشتوانه فرهنگ غنی و توجه محض به قلب و باور خود، هرگز به این سمت یا آن سمت، کشیده نشده‌اند که اگر چنین بود، وضع ما با وضع دهشت‌بار کشورهای همسایه، هیچ تفاوتی نمی‌کرد یا با وضع دیگر کشورهایی که در گذر زمان، هویت خود را باختند و از تمدن و فرهنگ شان، اثری باقی نماند. مردمی که مستشرقین جهان در شناخت پیچیدگی‌های فرهنگی و روانی شان درمانده‌اند و نمی‌توانند، پیش‌بینی شان کنند.

توده مردم ایران همواره درست‌ترین راه را رفته‌اند، درست‌ترین انتخاب‌ها را کرده‌اند (هرگاه که توانسته‌اند انتخاب کنند)‌، گاه برده‌اند و ‌گاه باخته‌اند، اما سرپا مانده‌اند؛ تمام قد با غرور و افتخار...
تأسف بزرگ این روز‌های مان، التقاط واژه «روشنفکر» با کسانی است که خود را از مردم سرزمین شان جدا می‌دانند، راه شخصی خود را می‌روند، حرف خود را می‌زنند. روشنفکری این قشر در رد هویت ملی و فرهنگی شان ریشه دارد، نه در پربار‌تر کردن و افزودن به این فرهنگ، در جدایی محض از قرن‌ها فرهنگ و علم و معرفت و هنر و ادب، جدایی محض از هزاران سال قهرمانی و صبر و مقاومت و ماندن.

دوره عجیبی ا‌ست، دوره مشوشی است. در دورانی که حتی موسیقی بتهوون و موتزارت در قرن بیست و یک، دیگر به نوعی موسیقی پاپ (به معنای مردمی) به حساب می‌آید، کسانی یافت می‌شوند که این نوع موسیقی را با نوای تو و موسیقی تو قیاس می‌کنند! و در رد احساسات رقیق تو و نوع موسیقی عاشقانه و امروزی تو از تند‌ترین عبارات، سود می‌جویند! به دنبال چه هستند این جماعت؟! هنر؟ فرهنگ؟ تویی که در آغاز بودی، تویی که حجب و نجابت و تواضع ذاتی‌ات مانع از آن بود که تا در میان ما بودی، کلمه‌ای از خود و آثارت دفاع کنی و خود را بزرگ جلوه دهی. تویی که سکوت‌ها و صبرهای معنادار و تحمل‌های خاموش آخرین ات، دل مردم سرزمینم را به آتش کشاند. تویی که تسلیم محض بودی.

غریب است بشر امروز، چه به خود می‌نازد که در قرن ۲۱ می‌زید. چه با دانش و تخصص و عناوین بالای آکادمیک خود، فخر می‌فروشد! کدام دانش؟ دانش نسبی امروزی ما که تا چند قرن دیگر به شدت کهنه خواهد شد؟ دانشی چنان ناقص که نتوانست بیماری تو نازنین و هزاران عزیز دیگرمان را درمانی یابد؟ دانشی چنان ناقص که نمی‌تواند، لرزش زمین زیر پایمان را پیش‌بینی کند تا به از دست رفتن مردم مان و میراث فرهنگی مان، نینجامد؟ دانشی که هر روز در نقص اثبات شده‌های دیروز خود، تئوری‌های جدید می‌بافد؟ به قول فروغ فرخزاد «کدام قله، کدام اوج... »
چه ‌کسی گفته است که معرفت و شعور و جهان‌بینی این مدرک‌گرفته‌گان به واقع زندگانی نکرده، از پیرمردان و پیرزنان روستایی دنیادیده و سرد و گرم چشیده سرزمینم که زندگی را با بند بند وجودشان زیسته‌اند، بیشتر است؟

هنر و هنرمند در این دیار، نه در بین مردم، بلکه در میان خواصی که البته خود را خود را خاص می‌پنداشته‌اند، همواره مهجور و مظلوم بوده‌ اند؛ ادبیات، نمایش، سینما و از همه بیشتر موسیقی و آوازه‌خوانی! این هنر‌ها از هر دو طیف متحجر و روشنفکرنما، آسیب‌ها دیده‌اند، هر دو دسته درکی جانانه از آن نداشته‌اند؛ چون هنر مقوله‌ای است که با جان‌های نامتناهی در ارتباط است، نه با عقل‌های بسته در حصارهای محدود حواس پنج گانه، نه عقل‌های وابسته به منافع شخصی و زودگذر. هنرمندان این سرزمین را توده مردم درک کرده‌اند و درک خواهند کرد که با قلب‌های بی‌آلایش¬شان به آنان دل¬باخته می‌شوند و اصلاً مگر عشق و دل-باختگی چیست؟ کجاست؟ جایی که از محدوده عقل و منطق نسبی انسان عبور می‌کند. این عشق است که راه به بی‌کرانه‌ها دارد.

هنرمندان موسیقی «پاپ» سرزمین ما در این چند دهه ظهور خود از هر دو نوع تفکر متحجرانه و روشنفکرنمایانه، آسیب‌های جدی دیده‌اند و بلا‌ها کشیده‌اند... خوب به یاد می‌آوریم، پرواز در غربت فرهاد مهراد را با صدای خسته و دردمند و معترض و فریدون فروغی سال‌ها لب فروبسته و در خود فرورفته و ویران شده را... مرتضی پاشایی عزیز ما که سال‌ها در خلوت خود، بی‌هیچ یاوری و بی‌هیچ امکاناتی، زیرِ زمین ساخت و خواند. چه‌ کسی می‌داند که هنرمندان مهجورِ تنها در خلوت و ناکامی‌های خود، چه ها که نمی‌کشند و جان-شان در چه تب و تاب و عذابی است؟

هنر، همواره و همواره، مبحثی سلیقه‌ای بوده و هست. می‌توان اثری را دوست داشت یا نداشت، اما نمی‌توان دیگران را مجبور کرد که اثری هنری را بپسندند یا بالعکس. نمی‌توان ذائقه خود را به دیگران تحمیل کرد. نمی‌توان برای دوست داشتن اثری، دلیل و مدرک یا دیالکتیک آورد. اوج آزاداندیشی و روشنفکری در این است که اگر حتی چیزی را نمی‌پسندیم و خوش نداریم به خواسته و عشق مردم خود احترام بگذاریم. بگذاریم خود انتخاب کنند که می‌کنند. اوج آزاداندیشی، در درک و فهم آن چیزی است که در دل‌های مردم-مان جاری است؛ که اگر مردم¬مان را دوست داشته باشیم، نباید کار چندان دشواری باشد. هرچه با عقل و منطق درباره هنر، قلم‌فرسایی شود؛ باد هواست و بی‌اثر! هنر، زبان خود را دارد.

هزاران هزار نفر، صد‌ها هزار نفر، میلیون‌ها ایرانی با موسیقی ساده اما دل نشین و متفاوت تو با آوای محزون و بغض خاص تو، تار و پود روح¬شان به لرزه درآمد. صد‌ها هزار نفر با زندگانی متفاوت تو که برایت رقم زده شد و دردناک بود، اما هرچه بود مال تو بود، برای تو بود، برایت تعیین شده بود ؛ قلب‌های شان لرزید. هزاران هزار نفر از نیکویی‌ها و خصلت‌های بزرگ و ویژگی‌های اخلاقی تو که ازلی و ابدی‌اند و مربوط به دیروز و امروز و فردا نیستند، گفتند و حسرت زود رفتن ات را خوردند و جان‌های شان پر از درد شد.

میلیون‌ها نفر، تصاویر خاص و منحصر به فرد تو را که شبیه هیچ‌کس نبود، اما به غایت انسانی بود و به تو هویتی یگانه داد را دیدند و با تمام وجود، لمست کردند. تویی که در مدت بسیار بسیار کوتاه، سبک خاص خودت را ساختی و سبک خاص خودت را زیستی.

مرتضی پاشایینازنین، تو در فرهنگ و جان و روح مردم سرزمین ات، جاودانه شدی. چه باک که افرادی با تکه کاغذی به نام مدرک عالی دانشگاهی به تو نازنین که در سکوت مطلقی، بتازند... چه باک که بر تو تهمت‌ها زنند... چه باک که سعی در تحقیر و تخفیف ات داشته باشند... چه باک... تو بر دل مردم سرزمین ات نشسته‌ای، مردمی که فرهنگ شان به بلندای تاریخ ایران عزیز است.

از روز جمعه ۲۳ آبان ۱۳۹۳ مصادف با ۲۰ محرم که تو سی سال و سه ماه و سه روز زیستی به بعد، هرکس که در ذم و یا مدح تو سخن بگوید، تنها به تو خواهد افزود و بس! در اوج و سرور جاودانه باشی...
اخبار فرهنگی - صبا



مشاهده پست مشابه : دانلود موزیک ویدئو جدید مرتضی پاشایی به نام تو رفتی
بازدید :298
يکشنبه 23 آذر 1393زمان :22:38
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عکس های بازیگران سینما بازیگران معروف هالیوودی که با بازی کردن در برخی فیلم ها همه را شگفت زده کردند.


«مریل استریپ»

اخبار,اخبار فرهنگی ,بازیگران هالیوودی


«استریپ» با حضور در 70 فیلم و دریافت 114 جایزه یکی از بازیگران چند وجهی سینما است. از بازی در فیلمهای موزیکال گرفته تا جنایی و کمدی، او قادر است در هر نقشی ظاهر شود . «شکارچی گوزن» ، «خارج از آفریقا» ، «کرامر در برابر کرامر» و «بانوی آهنی» حاکی از نقشهای ماندگار این بازیگر است.

«ادوارد نورتون»

اخبار,اخبار فرهنگی ,بازیگران هالیوودی


نورتون نه تنها کارگردان ، نویسنده و تهیه کننده خوبی است ، بلکه قابلیت ایفای نقشهایی در فیلمهای بزرگی مانند «تاریخ ایکس آمریکا» ، «کلوب مشت زنی » ، «هاک شگفت انگیز» و … را دارد. او در ژانرهای اکشن ، درام و کمدی نیز موفق بوده است.

«گری اولدمن»

اخبار,اخبار فرهنگی ,بازیگران هالیوودی


پس از آغاز موفق در تئاتر ، بازیگر «دراکولای برام استوکر» در فیلمهای «هری پاتر» ، «لئون حرفه ای » ، «بندزن» ، «خیاط ، سرباز و جاسوس» نیز موفق بوده است. منتقدان و مخاطبان او را بازیگری درجه یک عنوان می کنند.


«دنیل دی لوئیس»

اخبار,اخبار فرهنگی ,بازیگران هالیوودی


در سال 2007 او اسکار بهترین بازیگر مرد را برای «خون می آید» بدست آورد. پس از ایفای نقش یک کارگر معدن او در فیلمهایی همچون «لینکلن» نیز موفق بوده است. وی اظهار داشته مطالعه عمیق نقشهاش باعث شده در هر نقشی موفق باشد.

«فیلیپ سیمور هافمن»

اخبار,اخبار فرهنگی ,بازیگران هالیوودی


او در بیش از 70 فیلم بازی کرد و 60 جایزه بزرگ دریافت کرد. نقشهای تأثیرگذار او در فیلمهای «کاپوته» ، «شبهای بوگی» ، «عشق لیزا» و «استاد» بودند. او از بازیگران حرفه ای تئاتر بوده است.

«ناتالی پورتمن»

اخبار,اخبار فرهنگی ,بازیگران هالیوودی


او قابلیت بازی در فیلمهای ژانر رومانتیک ، اکشن و جنایی را دارد. این بازیگر جوان با نقشهایی که ایفا کرده بیش از 50 نامزدی جوایز متعدد را بدست آورده است . وی برای بازی در نقش «قوی سیاه» اسکار بهترین بازیگر زن را دریافت کرد.

«جانی دپ»

اخبار,اخبار فرهنگی ,بازیگران هالیوودی


«دپ» همواره با نقشهایش باعث تعجب مخاطب می شود. از ایفای نقش دزد دریایی گرفته ، تا مردی عقب مانده و قاتلی بالفطره ، او همیشه از تغییرات استقبال کرده و با این تغییرات از مخاطب پذیرایی کرده است.

«لئوناردو دی کاپریو»

اخبار,اخبار فرهنگی ,بازیگران هالیوودی


«لئو» از کودکی به ایفای نقشهای مختلف علاقمند بوده است . اولین نقش عجیب او «گیلبرت کریپس» بود و بعدها در نقشهای متعدد یک برده دار، مأمور مخفی و … بازی کرد .

«شارلیز ترون»

اخبار,اخبار فرهنگی ,بازیگران هالیوودی


او در سال 2003 با بازی در فیلم «هیولا» تنوع طلبی نقش های خود را اعلام کرد. شغل ایتالیایی ، هنکاک و فیلم اخیر او «مکس دیوانه» نمونه ای از شگفتی نقشهای او است.

«برد پیت»‌

اخبار,اخبار فرهنگی ,بازیگران هالیوودی


«پیت» همواره با نقشهایش مخاطبان را شگفت زده کرد. «کلوب مشت زنی» ، «عوضی های گمنام» ، «ملاقات با خون آشام» ، «مورد عجیب بنجامین باتن» و … حاکی از نقشهای باور نکردنی او هستند.

«تام هنکس»

اخبار,اخبار فرهنگی ,بازیگران هالیوودی


«بزرگ» یکی از نقشهای مطرح «تام هنکس» است. شاید از نظر چهره پردازی او ریسک پذیر نباشد ولی در انتخاب نقش ، توانایی و استعداد او را در «فارست گامپ» ، «آپولو 13» و «بی خوابی در سیاتل» می توان شناخت.

بازدید :955
يکشنبه 25 آبان 1393زمان :21:09
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مرتضی پاشایی در گذشت. همین جمله ی 3 کلمه ای موجی از مردم عاشق را از صبح جلوی بیمارستان بهمن جمع کرده تا برای آخرین بار با خواننده خوش احساسشان وداع کنند. هنرمندی که صدایش یک بغض همیشگی، توام با آرامش محض داشت. هنرمندی که تا اخرین لحطه ای که توان ایستادن روی پاهایش را داشت، خواند و عشق ورزید.

سال 90 بود، روز هایی که مرتضی تازه داشت با صدایش نامی میان خواننده ها برای خود دست و پا میکرد. مصاحبه ای از او در گوشه و کنار یک روزنامه به چشمم خورد. با این عنوان که آرزو دارم مانند ناصر خان حجازی بمیرم. با عزت، با نام خوش و پر از عشق مردم. گویا خدا صدایش را شنیده بود.

چهره ها هم در صفحات شخصی خود در شبکه های اجتماعی مانند سایر مردم ایران در سوگ مرتضی پاشایی به سر می‌برند که در زیر گزیده ای از آن ها را ملاحظه می‌کنید.

********


محمدرضا شریفی نیا

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


محسن افشانی

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


کمند امیرسلیمانی

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


علی طباطبایی

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


آرمین توای‌اف‌ام

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


هومن حاجی عبداللهی

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


مهدی مقدم

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


مهدی مدرس

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


مونا برزویی

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


پویا امینی

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


شهره سلطانی

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


علیرضا دبیر

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


علیرضا جهانبخش

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


علی عبدالمالکی

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


خشایار اعتمادی

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


حسین سلیمانی

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


رامین راستاد

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


کاوه سماک باشی

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


میلاد کی‌مرام

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


هومن برق نورد

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


علیرضا جعفری

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


احسان لشگری

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


امیر عابدزاده

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


احسان حاج صفی

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


ترلان پروانه

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


لادن طباطبایی

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


سیدمحمد موسوی

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی


امیرمحمد متقیان

اخبار,اخبار فرهنگی , مرتضی پاشایی

بازدید :1186
يکشنبه 25 آبان 1393زمان :21:07
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خیلی از اوقات افراد زیادی رو مشاهده می کنیم که شباهت زیادی به یکدیگر دارند اما اگر این شباهت بین بازیگران ایرانی و خارجی باشد, جذابیت بیشتری پیدا می کند شبنم قلی خانیبازیگر 37 ساله ایرانی بازیگریست که شباهت بسیار زیادی به نیکولینا کنستانتیووا دارد! رنیکولینا کنستانتیووا بازیگر و مانکن 25 ساله ایست که اصلیتی کانادایی-بلغار دارد.

اخبار,اخبار فرهنگی,شبنم قلی خانی

اخبار,اخبار فرهنگی,شبنم قلی خانی

اخبار,اخبار فرهنگی,شبنم قلی خانی

بازدید :405
يکشنبه 25 آبان 1393زمان :21:01
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5


مختار,آرامگاه مختار در کوفه,تصاویر آرامگاه مختار در کوفه


مختار بن ابي عبيدة بن مسعود بن عمرو بن عمير بن عوف بن قسي بن هنبة بن بكر بن هوازن؛(1) از قبيله ثقيف؛ كـه قبيله مشهـور و گسترده‌اي از هـوازن، از اعراب منطقه طائف اسـت، مي‌باشد.(2) كنيه‌اش ابواسحاق(3)؛‌ و لقـبش كـيـسـان بود كه فـرقـه كـيـسـانيه منسوب به او است. كيسان به معناي زيرك و تيزهوش است.(4)


طبق روايتي، اصـبـغ بـن نـبـاتـه، از يـاران امـيـرالمـؤمـنين مي‌گويد: "لقب كيس را اميرالمؤمنين به مختار دادنـد."(5)
پـدر مـخـتـار ابـوعبـیده ثـقـفـی است كه در اوايـل خـلافـت عـمـر از طـائف بـه مـديـنـه آمـد و در آنجـا سـاكن شد.(6) وي يكي از سـرداران بـزرگ جـنـگ بـا ارتـش ‍ كـسـري(ايـران) در زمـان عمر بود. (7) ماجراي رشـادت اين دليرمرد در واقعه يوم الجسر در جنگ با ارتش ايران در منطقه بصره معروف است.(8)


مـادر مـخـتـار دومـه است كه از زنـان بـا شخصيت بـود و او را صـاحـب عقل و راي و بلاغت و فصاحت دانسته‌اند.(9) وي ادب و فضائل اخلاقي را از مكتب اهل بيت پيامبر(عليهم السلام) آموخت،(10) و در آغاز جواني، هـمراه با پدر و عموي خود براي شركت در جنگ با لشكر فُرس به عراق آمد و خاندان او همانند بسياري از مسلمانان صدر اسلام، در عراق و كوفه ماندند. مختار در كنار اميرالمؤمنين(عليه السلام) بود و پـس از شهادت آن حضـرت، بـراي مدتي كوتاه به بصره آمد و در آنجـا سـاكـن شد.(11)


علامه مجلسي(ره) مي‌فرمايد: مـختار، فضايل اهل بيت پيامبر اكرم را بيان مي‌كرد و حتي مناقب اميرالمؤمنين و امام حسن و امام حسين(عليهم السلام) را براي مردم منتشر مي‌ساخت و معتقد بود كه خاندان پيامبر از هر كس براي امامت و حكومت پس از پيـامبـر سـزاوارتـرند و از مصـايـبي كـه بـر خـانـدان پيامبر وارد شده، ناخشنود بود.(12)
خاندان مختـار از شيعيان مخلص و علاقه‌منـدان بـه اهل بيت رسالت(عليهم السلام) بودند.

ياري رساني به مسلم بن عقيل (ع)
بر اساس گواهي تـاريـخ و تـصـريـح شـيـخ مـفـيـد و طـبـري، پـس از آن كـه مـسـلم بـن عـقيل وارد كوفه شد، مستقيما به خانه مختار وارد شد، مختار او را گرامي داشت و رسما از او اعلام حمايت و پشتيباني كرد.(13)
مختار به ابن غرق گفت: "هرگاه شنيدي كه من قيام كرده‌ام، بـه مردم بگو: مختار به خونخواهي شهيد مظلوم و مقتـول سرزمين كربلا و فرزند پيامبر خدا - حسين بن علي(عليهماالسلام) - قيام كرده است. به خدا قسم، همه قاتلان حسين را از دم شمشير خواهم گذراند."


بلاذري مي‌نويسد: خانـه مختـار محل ورود مسلم بود.(14) اما با ورود مزوّرانه و غـيـرمـنتظره ابن زياد به كوفه، ناگهان اوضاع به هم ريخت و مسلم صلاح ديد از خانه مختار بـه خـانـه هـانـي بـن عـروه، كـه مرد مقتدر و با نفوذ شيـعـه در كوفه بـود، نقل مكان كند. مختار پس از ورود مسلم، آرام ننشست و پس از بيعت با مسلم، به منطقه خطرنيّه و اطراف كوفه براي جمع آوري افراد و گرفتن بيعت براي مسلم حركت كرد. اما با دگرگوني اوضاع كوفه و تسليم مردم در مقابل ابن زياد، دوباره به كوفه بازگشت.


ابن زيـاد دسـتور داد كه دعوت كنندگان امام حسين(عليه السلام) و حاميان مختار با او بيعت كنند، وگرنه دستگيـر و اعدام مي‌شوند. ابن اثير نوشته است: هنگام دستگيري مسلم و هاني، مختار در كوفه نبود و او براي جذب نيرو به اطراف شهر رفته بود و وقتي خبر ناگوار دستگيري مسلم را شـنـيـد، بـا جمعي از افراد و يارانش به كوفه آمد. هنگام ورود به شهر، با نيروهاي مسلح ابن زياد بـرخـورد كـرد و در پـي يـك گـفت و گوي لفظي شديد، بين آنان و مختار و افرادش، درگيري پـيـش آمـد و فـرمـانـده آن گـروه مـسـلح كـشته شد و افراد مختار متفرق شدند؛ زيرا مقاومت را به صـلاح نـديـدنـد؛ مـخـتـار از آنـان خـواست محل را ترك گويند تا ببينند چه پيش خواهد آمد.(15)
ابن زياد پس از مسلط شدن بر اوضاع و شهادت مسلم و هاني، به شدت در جست و جوي مختار بـود و براي دستگيري او جايزه‌اي معيّن كرد.(16)


دستگيري مختار توسط ابن زياد
يكي از دوستان مختار بـه نـام هاني بن جبّه، نزد عمرو بن حريث، نماينده ابن زياد رفت و ماجراي مخفي شدن مختار را به عمرو اطلاع داد. عمرو به آن شخص گفت: به مختار بگويد مواظب خود باشد كه تحت تعقيب است و در خطر مي‌باشد. مختار به حمايت عمرو نزد ابن زياد رفت. وقـتـي چـشـم ابـن زياد به مختار افتاد، فرياد زد: "تو هماني كه به ياري پسر عقيل شتافتي؟ "مختار قسم ياد كرد كه من در شهر نبودم و شب را هم نزد عمرو بن حريث به سر بردم."(17)


ابن زياد كه عصباني بود، عصاي خود را محكم به صورت مختار كوبيد، به طوري كه از نـاحيه يك چشم صدمه ديد. عمرو برخاست و از مختار دفاع كرد و شهادت داد كه او در ماجرا نبوده و بـه وي پناهنده شده است. ابن زياد كمي آرام گرفت و گفت: "اگر شهادت عمرو نبود، گردنت را مي‌زدم." و دستور داد مختار را به زندان افكندند. همچنان در زندان بود تا امام حسين(عليه السلام) به شهادت رسيد.(18)


آزادي مختار از زندان
مختار، زائدة بن قدامه را محرمانه نزد شوهر خواهرش، عبدالله فرزند عمر بن خطّاب، به مدينه فرستاد و به او گفت: كه ماجرا را به عبدالله بگويد و او از يزيد برايش تقاضاي عفو كند.
عبدالله، شوهر صفيه - خواهر مختار - بود. يزيـد و ديگر اموي‌ها برايش احترام قائل بودند. او نامه‌اي براي يزيد فرستاد و براي مختار، كه دامادش بود، تقاضاي بخشش كرد. يزيد هم بلافاصله، نامه‌اي به ابن زياد نوشت كه به محض رسيدن اين نامه، مختار را از حبس آزاد كند.


مختار، كه در يك قدمي مرگ بود، با نامه يزيد نجات يافت و ابن زياد او را خواست و به او گـوشـزد كـرد: اگر نامه اميرالمؤمنين(يزيد)!! نبود، تو را مي‌كشتم. حالا برو و در كوفه نمان. مختار به ابن زياد گفت: بسيار خوب، من براي انجام عمره به مكه مي‌روم و با اين بهانه به نزد ابن زبير آمد. مختار به ناچار به حجاز رفت؛ زيرا آنجا از سلطه بني اميه آزاد بود و به عبدالله بن زبير، كه خود را حاكم و خليفه مي‌پنداشت، رفت.

مختار,آرامگاه مختار در کوفه,تصاویر آرامگاه مختار در کوفه


ابن غرق مي‌گويد: در بين راه عراق به طرف حجاز، مختار را ديدم كه يك چشمش ناقص شده بـود. عـلت را از او پـرسـيدم. گفت: "چيزي نيست، اين زنازاده (ابن زياد) با عصايش چشم مرا مـعـيـوب نمود." و تاكيد كرد(خداوند مرا بكشد، اگر او را نكشم.) مختار همچنين به ابن غرق گفت: "هرگاه شنيدي كه من قيام كرده‌ام، بـه مردم بگو: مختار به خونخواهي شهيد مظلوم و مقتـول سرزمين كربلا و فرزند پيامبر خدا - حسين بن علي(عليهماالسلام) - قيام كرده است. به خدا قسم، همه قاتلان حسين را از دم شمشير خواهم گذراند."(19)


بازگشت مختار به كوفه
همزمان با دعوت مختار و تهيه مقدمات قيام، عبدالله بن زبير، سياستمدار كاركشته‌اي به نام عبدالله بن مطيع، را كه سابقه دوستي با مختار داشت، به استانداري كوفه منصوب نمود. تـاريـخ ورود اسـتـانـدار جديد بـه كـوفـه، پنج شنبه بيست و پنجم رمضان سال 65 ه ‍.ق بود.


مختار پـس از بريدن از ابـن زبـيـر و تماس‌هايي كه با اهل بيت پيامبر(عليهم‌السلام) گرفت، مكه را به قصد عراق براي هدفي بزرگ ترك كرد؛ و به كوفه رفت.(20)
بلاذري نوشته است: مختار با قافله‌اش وارد كوفه شد و پيش از ورود به شهر، كنار رودخانه حيره رفت و غسل كرد، موهاي خود را روغن زد و خود را معطر كرد، لباسي مناسب پوشيد و عـمامه‌اي بر سر نهاد، شمشير را حمايل كرد و سوار بر اسب وارد شهر شد. در ابتداي ورود، بـه مـسـجـد سـكـون - مـركـز تجمع مردم در محله كنده - رسيد. مردم از او استقبال گرمي كردند. مختار مرتب به مردم بشارت فتح و پيروزي مي‌داد.(21)


مختار با رهبران شيعيان و ياران اميرالمؤمنين علي(عليه السلام) و كساني كه در حادثه عاشورا دخالت نداشتند - كه آنان را (حسينيّون) مي‌گفتند - ملاقات نمود و آنان را به بيعت و قيام دعوت كرد.(22)
مردم كوفه همگي به صورت نيمه مخفيانه با مختار بيعت كردند. اساس اين بيعت و هدف از آن قيام، خونخواهي شهداي كربلا بود.(23) خبر ورود مختار به كوفه و گرايش عمومي مردم به او بـه گوش ابن مطيع رسيد و قاتلان امام حسين(عليه السلام) همچون شمر بن ذي الجوشن و شبث بن ربعي و زيد بن حارث، كه از معاونان استاندار ابن زبير بودند، خطر مختار را به او گوشزد نمودند و پيشنهاد دستگيري و حتي قتل مختار را به او دادند.


سرانجام عمال ابن زبير، مختار را دستگير كردند و به زندان انداختند.(24) مختار بـراي دومـيـن بـار بـه زندان افتاد. گوينـد زنداني شدن مختار همزمان با قيام توّابين بود.(25)
مجددا مختار از زندان براي شوهر خواهر خود، عبدالله بن عمر نامه‌اي نوشت و همانند گذشته، از زندان آزاد شد، اما با قيد ضمانت. مختار پس از چند ماه زنداني شدن توسط عمال ابن زبير، خلاصي يافت، و با يك حركت حساب شـده مشغول برنامه‌ريزي براي قيام شد و جمعي از سران شيعه و بقاياي توابين از طرف او مامور شدند تا از مردم بيعت بگيرند.


فلسفه قيام مختار
هـدف مـهـم و اصـلي مـخـتـار از قيامش غير از خونخواهي امام حسين(عليه السلام) و شهداي كربلا و دفاع از اهل بيت پيامبر(عليهم السلام) نبود. براي اثبات اين مطلب و درك فلسفه قيام مختار، به طور خلاصه، ادلّه ذيل بيان مي‌شود:


1-مختار در ملاقات با سران شيعه در كوفه، هدف دعوت و قيام خود را چنين بيان مي‌كرد:
همانا (محمد حنفيّه) فرزند علي، وصي و جانشين پيامبر، مرا به عنوان امين و وزير و فرمانده بـه سـوي شما فرستاده و به من دستـور داده است تا كـسـاني كه ريختـن خون حسين را حـلال دانـسـتـنـد بـه قتل برسانم و به خـونخـواهـي اهـل بيتش و دفاع از ضعفا قيام كنم. پس شما نخستين گروهي باشيد كه به نداي من پاسخ مثبت مي‌دهيد.(26)


2-در مـوضـعـي ديـگـر چـنـيـن گـفـت: "مـن بـراي اقـامـه شـعـار اهـل بـيـت و زنـده كـردن مـرام آنـان و گـرفـتـن انـتـقـام خـون شـهـيـدان بـه سـوي شـمـا آمـده‌ام."(27)
3-هـنـگـامـي كـه در زنـدان بـود، مـي‌گـفـت: "بـه خـدا سـوگـند، هر ستمگري را خواهم كشت و دل‌هاي مؤمنان را شاد خواهم كرد و انتقام خون(فرزندان)پيامبر(صلي الله عليه و آله) را خواهم گرفت و مرگ و زوال دنيا هم نمي‌تواند مانع من شود."(28)


4-وي نـامـه‌اي مـحـرمـانـه از زنـدان بـراي تـوّابـيـن فـرسـتـاد و ضـمـن تـجـليـل از حـركـت انقلابي آنان، بشارت داد كه "من به زودي به اذن خدا، از زندان آزاد خواهم شد و دشمنان شما را از دم تيغ خواهم گذراند و نابودشان خواهم كرد."(29)
5-در ملاقات نمايندگان شيعيان عراق با محمد حنفيّه و امام سجاد(عليه السلام) در حجاز، آنان اظهار داشتند كه مختار ما را به خونخواهي شما دعوت كرده است. امام و محمد حنفيّه در پاسخ آنان، اظهار داشتند كه ما خواهان اين كاريم و بر مردم واجب است او را ياري دهند.(30)


6-در بـازگـشت سران شيعه از مدينه به كوفه، مختار در جمع آنان اعلام داشت: "مرا در جنگ با قاتلان اهل بيت و خونخواهي حسين(عليه السلام) ياري دهيد."(31)
7-مـخـتار به ابن غرق گفت: "به مردم بگو: هدف مختار و گروهي از مسلمانان، كه قيام كرده‌انـد، خـونخواهي شهيد مظلوم و كشته شده كربلا، حسين سرور مسلمين و فرزند دختر پيامبر سيّد مرسلين مي‌باشد.(32)


8-در ديـدار مـحـرمـانه سران شيعه با ابراهيم اشتر و دعوت از او براي ياري مختار، يزيد بن انس اظهار داشت: "ما تو را به كتاب خدا و سنّت پيامبر(صلي الله عليه و آله) و خونخواهي اهل بيت او و دفاع از ضعفا و مظلومان دعوت مي‌كنيم."(33)
9-در نـامـه ابـن حـنـفـيـّه بـه ابراهيم اشتر آمده است: مختار، امين و وزير و منتخب من است و به او دسـتـور داده‌ام با دشمنانم وارد نبرد شود و به خونخواهي ما برخيزد، خود و طايفه و پيروانت او را ياري كنيد.(34)
10-مختار در مراسم بيعت مردم كوفه با او گفت: "بيعت مي‌كنيد با من بر اساس كتاب خدا و سنّت پيامبرش و خونخواهي اهل بيت پيامبر(صلي الله عليه و آله)." (35)
11-شعار قيام مختار "يا لثارات الحسين" بود.(36)

مختار,آرامگاه مختار در کوفه,تصاویر آرامگاه مختار در کوفه

تصميم سران كوفه
عـبدالرحمن بن شريح مي‌گويد: جمعي از سران شيعه در خانه سعد بن ابي سعر حنفي، كه از چهره‌هاي برجسته شيعه بود، جلسه‌اي تشكيل دادند.
عبدالرحمن، كه از بزرگان كوفه بود، در آن جلسه چنين گفت: "مختار مي‌خواهد قيام كند. و ما را بـه همكاري و ياري خويش دعوت نموده و ما هم بيعت او را پذيرفته‌ايم، ولي نمي‌‌‌دانيم كه واقعا او از طرف ابن حنفيّه ماموريت دارد يا خودش اين چنين تصميم گرفته است." او پيشنهاد داد جـمـعـي از سـران شـيـعـه به حجاز بروند و با اهل بيت پيامبر و بازماندگان امام حسين(عليه السلام) به ويـژه مـحـمـد حـنـفـيـّه، ديـدار كـنند تا قضيّه روشن شود. آن جمع پيشنهاد را پذيرفتند و به حجاز رفتند و به ملاقات محمد حنفيّه رفتند.

مـحـمد عـلت آمـدن آنـان را جويا شد. عبدالرحمن گفت: مـخـتـار ثقفي به كوفه آمده و مدّعي است كه از طرف شما ماموريت دارد و ما را به كتاب خدا و سـنـّت پـيـامبر و خونخواهي اهل بيت پيامبر و دفاع از مظلومان دعوت كرده است. مي‌خواستيم نظر شما را بدانيم. اگر چنين باشد، با همه وجود، از او حمايت خواهيم كرد و اگر چنين نباشد، او را ترك خواهيم نمود.


محمد، فرزند اميرالمؤمنين(عليه السلام) پس از حمد و ثناي الهي گفت: گفتيد كسي شما را براي خونخواهي ما دعوت كرده است. به خدا سوگند، دوست دارم خـدا بـه وسيله هر يك از بندگان خود كه بخواهد انتقام خون ما را از دشمنانمان بگيرد. اين نظر من است. (37)


عـلاّمـه مـجـلسي(ره) به نقل از فقيه بزرگوار علامه ابن نما مي‌نويسد: محمد حنفيّه به سران شـيـعـه گـفـت: "درباره خونخواهي ما، برخيزيد همه به نزد امام من و امام شما، علي بن الحـسـين (عليهماالسلام) برويم. آنان همراه محمد حنفيّه خدمت امام سجاد(عليه السلام) شرفياب شدند و محمد ماجرا را بيان كرد. امام در پاسخ آنان فرمود:
عـمـوجـان، اگـر كسي به حمايت ما اهل بيت برخيزد، بر مردم واجب است او را ياري دهند. من تو را در اين امر(قيام به خونخواهي) نماينده خود قرار دادم؛ هر طور كه صلاح ديدي، اقدام كن .


پـاسـخ صـريـح و قـاطـع امـام، تـكـليـف را روشن كرد و سران شيعه شاد شدند و با خود گفتند: امام و محمد حنفيّه به ما اجازه قيام دادند.(38) آنان به كوفه بازگشتند و به مـخـتـار بـشـارت دادنـد و او را از مـاجـرا آگـاه سـاخـتـند و مختار با شادي گفت: " الله اكبر، مرا ابـواسـحـاق گـويـنـد. بـرخـيـزيـد و دسـت بـه كـار شـويـد و شـيـعـيـان را آمـاده قـيـام كنيد."(39)
شـعار ياران مختار، شهر كوفه را گرفت: "يا منصورُ اَمِت؛ اي پيروز، بميران" و با شعار "يا لثارات الحسين" چهره كوفه منقلب گرديد.(40)
شعار "يا منصـور امت" شعار ياران پيامبر(صلي الله عليه و آله) در جنگ بدر بود.(41) و در قيام زيد بن علي بن الحسين(عليهماالسلام) نيز همين شعار داده شد.(42)
شهر كوفه چهره يك شهر جنگي به خود گرفت و اين بار در تب خونخواهي امام حسين(عليه السلام) مي‌سوخت و فرياد "يا لثارات الحسين" در شهر جوش و خروش افكند.


بـيـشتـر سـاكـنان عراق را ايرانيان تشكيل مي‌دادند و جمعيّتي عظيم بودند كه به آنان "جند الحمراء" يا "لشكر سرخ" مي‌گفتند؛ زيرا نسبت به اعراب سيه چهره، گونه‌هايي سرخ و سـفـيـد داشـتـنـد و يـا لبـاس سـرخ مـي‌پـوشـيـدند. عمده لشكر مختار را نيز ايرانيان يا "جند الحـمـراء" تـشـكـيـل مـي‌دادنـد. ايـنـان بـه دليـل عـدالت گـستري حكومت حضرت علي(عليه السلام) از طرفداران سرسخت خاندان پيامبر و فرزندان حضرت علي(عليه السلام) به شمار مي‌آمدند.


نـيـروهايي كه با مختار بيعت كرده بودند، فوج فوج وارد كوفه مي‌شدند: ابوعثمان شهدي، از سـران قـبـايـل اطراف كوفه، با شعار گيا لثارات الحسين" وارد شهر شد، نيروهاي مثنّي بـن مـخـربه نيز پس از درگيري با نيروهاي ابن زبير در بصره و شكستن محاصره شهر، به كوفه آمدند.
بـيـشتـر سـاكـنان عراق را ايرانيان تشكيل مي‌دادند و جمعيّتي عظيم بودند كه به آنان "جند الحمراء" يا "لشكر سرخ" مي‌گفتند؛ زيرا نسبت به اعراب سيه چهره، گونه‌هايي سرخ و سـفـيـد داشـتـنـد و يـا لبـاس سـرخ مـي‌پـوشـيـدند. عمده لشكر مختار را نيز ايرانيان يا "جند الحـمـراء" تـشـكـيـل مـي‌دادنـد. (43) ايـنـان بـه دليـل عـدالت گـستري حكومت حضرت علي(عليه السلام) از طرفداران سرسخت خاندان پيامبر و فرزندان حضرت علي(عليه السلام) به شمار مي‌آمدند.


قصر ابن زياد به تصرف مختار در آمد، آنها شب را آنجا ماندند و صبح روز بعد بزرگان و سران قـبايل و مردم در مسجد و مقابل قصر تجمع كردند. مختار خود را براي اداي نماز و سخنراني در مـسجد و اعلام رسمي پيروزي انقلاب، مهيّا كرد.(44) ظاهرا آن روز، جمعه بوده است. مـخـتـار شـخـصـا نـمـاز را اقـامـه نـمـود و در يك خطبه پرمحتوا و انقلابي، اهداف اصلي قيام را تشريح كرد.

مختار,آرامگاه مختار در کوفه,تصاویر آرامگاه مختار در کوفه


فرازي از كلام مختار:
«اي مردم كوفه، من از جانب اهل بيت پيامبر ماموريت يافته‌ام تا به خونخواهي امام مظلوم، حـسـيـن بن علي(عليهماالسلام) و شهداي كربلا قيام كنم و انتقام آن عزيزان را بگيرم و تا آخرين نفس، با شدت هر چه بيشتر، اين هدف مقدس را تعقيب خواهم كرد.»(45)
مـخـتـار سپس در خطبه دوم نماز، با تاكيد و قسم ياد كردن، تصميم خود را در ريشه‌كن نمودن عمّال ظلم و ستم و قاتلان امام حسين(عليه السلام) اعلام داشت. در نهايت مختار حكومت خود را تاسيس نمود و قاتلان شهداي كربلا را به سزاي عمل خود رساند. كه در مقاله‌اي خاص به نحوه كشته شدن قاتلان امام حسين (عليه السلام) مي‌پردازيم.


مزار و زيارت نامه مختار
مزار مختار در كوفه، از قديم الايام جزو مشاهد مشرّفه محسوب مي‌شود. قبر مختار در صحن مسلم بـن عـقـيـل، مـتصل به مسجد اعظم كوفه است.(46) گرچه بناي آن مندرس و قديمي شـده، اما بـزرگـان شـيـعـه و مـردم قـدرشـنـاس از زيـارت او غافل نيستند.
علامه شيخ عبدالحسين طهراني(ره) از شاگردان برجسته صاحب جواهر و وصي مرحوم اميركبير، وقـتـي بـراي تـشـرف بـه عتبات عاليات وارد عراق شده بود، نسبت به تعمير و تجديد بناي مزار شريف مختار همت گماشت .


عـلامـه امـيـنـي بـه نـقـل از كـتـاب مـزار شـهـيـد، زيـارتنـامـه‌اي جـالب بـراي مـخـتـار نـقـل مـي‌كـنـد و از ايـن زيـارتنـامـه، كـه شـهـيـد آن را نـقـل كـرده اسـت، معلوم مي‌شود كه قبر مختار از ديرزمان، مورد علاقه شيعيان و آزادمردان بوده و ابن بطوطه نيز در سفرنامه خود به آن اشاره كرده است.(47)


سخني در باب انتقام مختار از دشمنان
مـخـتـار تـصـمـيـم گـرفـت با تمام قوا، همه مسبّبان حادثه عاشورا را مجازات كند و آنان را به سزاي اعمال ننگين خود برساند. اين هدف اصلي مختار بود و در اين كار، تا حدي موفق گرديد. او بـه نـيـروهـايـش دسـتـور داد در هر مكان و هر زمان، عاملان حادثه كربلا را يافتند؛ به جزاي اعـمـالشـان بـرسانند و به هيچ وجه، به آنان رحم نكنند. اين دستور اجرا شد و جمع كثيري از عـامـلان حـادثـه كـربـلا بـه دسـت عـدالت و انـتـقـام سـپـرده شـدنـد و بـه جـزاي اعمال زشت خود رسيدند.


بـر خـلاف شايعات امويان و بعضي گزافه‌گويي‌ها، در نهضت مختار، فقط قاتلان امام حسين (عليه‌السلام) و عاملان حادثه كربلا كيفر ديدند و در تاريخ حتي يك مورد تعرض به زنان، كودكان و افراد بي گناه از سوي او مشاهده نشده است، بلكه آنچه از تاريخ به دست مي‌آيد اين است كه مختار و نيروهايش اصول انساني و ارزش‌هاي الهي را رعايت مي‌كردند.
ديـنـوري، مـورخ مـشـهـور، نـقل مي‌كند كه پس از كشته شدن ابن زياد در جنگ خازر، همسر او به اسـارت سـپـاه مـخـتـار درآمـد. ايـن زن اسـيـر نزد ابـراهـيـم (فـرمـانده لشكر مختار) آمد و گفت: امـوال او را بـه غـارت بـرده‌انـد، ابـراهـيـم گـفـت: چـه مـقـدار از امـوال تـو غارت شده است؟ گفت: پنجاه هزار درهم. دستور داد يكصدهزار درهم به او دادند و و او را همراه صد سوار به بصره نزد پدرش رساندند. (48)


البـتـه نـمـي‌تـوان گـفت تمام آنچه مختار و نيروهايش انجام دادند دقيقاً منطبق با موازين شرع و اعـتـقادات شيعه بوده است، اما آنچه مختار نسبت به عاملان فاجعه كربلا انجام داد، واكنش قهري دسـتـگـاه آفـريـنـش بـا سـتمگران، اجابت نفرين دل‌هاي سوخته خاندان ستمديده پيامبر(صلي الله عليه و آله) و جوشش طبيعي احساسات در جامعه مسلمانان بود.
توفيق اعلم، دانشمند معاصر، درباره انتقام مختار مي‌گويد: تـنـهـا بـرخـورد قاطع و خونباري كه در تاريخ از ملامت مصون مانده و عذر آن پذيرفته شده همين كار عادلانه مختار است.(49)


استاد سيدجعفر شهيدي(ره) نيز در اين باره مي‌گويد:
«... از نو قتلگاه، بلكه قتلگاه‌هاي ديگري به راه افتاده، اما اين بار قربانيان، آن پاكان و عـزيزان خدا نبودند، دژخيم‌هايي بودند كه دست‌هايشان تا مرفق، در خون آزادگان رنگين شده بود.
امروز وقتي ما داستان كشتار مختار، پسر ابي عبيده ثقفي را مي‌خوانيم، اگر سري به كتاب‌هـاي حـقـوقـي زده بـاشـيـم، مـمكن است چنان انتقامي را تا حدي خشن بدانيم و بگوييم: چرا چنان كردند؟

يكي را چون گوسفند سر بريدند و يكي را شكم پاره كردند و ديگري كه تيري به فـرزنـدي از فرزندان حسين(عليه السلام) افكنده و آن جوان كه دست را سپر ساخته و تير، دست و پيشاني او را شكافته بود، همان كيفر دادند، ديگري را در ديگ روغن جوشان افكندند و دست و پاي آن يكي را بـه زمـيـن دوخـتـنـد و اسـبـان را روي آن گـذراندند، چنانكه نوشته‌اند، تنها يكجا دويست و چـهـل و هـشـت تن را، كه در قتل حسين و ياران او شريك بودند، طعم اينگونه كيفرها چشاندند؛ ما ايـن داسـتـان‌هـا را مـي‌خـوانيم و در آن نوعي قساوت مي‌بينيم، اما بايد دانست كه قضاوت مردم سيزده قرن بعد درباره كردار پيشينيان درست نيست.


شمر، عبيدالله بن زياد، عمر سعد، حفص ـ پسر او ـ خولي، سنان و دهها تن از سران لشكر كـوفـه كيفرها ديدند، اما تاريخ به همين جا بسنده نكرد و اين آخرين انقلاب و آخرين انتقام نبود.»(50)
ايـن، تـازه عذاب دنيوي آن نابكاران از خدا بي خبر بود و عذاب اخروي، كه جلوه‌اي كامل از قهر الهي را به نمايش مي‌گذارد، بسيار افزونتر و كوبنده‌تر از اين‌ها است .
«فَسيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا اَيَّ مُنقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ»(51)


و به تعبير اميرالمؤمنين (عليه السلام):
« يَومُ الْمَظْلُومِ عَلَي الظّالِم اَشَدُّ من يَوْمِ الظّالِم عَلَي الْمَظْلومِ » ؛
روز ستمديده بر ستمكار سخت‌تر است از، روز ستمكار بر ستمديده.(52)

------------------------------------------
پي‌نوشت‌ها:
1- تـاريخ طبري، محمد بن جرير طبري، ج 6، ص 7؛ تاريخ يعقوبي، احمد بن ابي يـعـقـوب، ج 2، ص 258؛ كـامـل فـي التـاريـخ، ابـن اثـيـر، ج 4، ص 163؛ بـحـار الانـوار، محمدباقر مجلسي ،ج 45، ص 350.
2- مـعجم قبائل العرب، عمر رضا كحاله، ج 1، ص 148- 149؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد معتزلي، ج 8، ص 303.
3- بحارالانوار، ج 45، ص 350؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 171.
4- بـحـارالانـوار، ج 45، ص 345؛ قاموس، محمد بن يعقوب فيروز آبادي، ج 1، ص 257؛ وفيات الاعيان، ابن خلكان، ج 4، ص 172.
5- بحارالانوار، ج 45، ص 344؛ رجال كشي، ص 127.... 6- مروج الذهب، ج 2، ص 315؛ انساب الاشراف، ج 6، ص 375.... 7- الغـارات، ابـراهـيـم بـن مـحـمـد ثـقـفـي، ج 2، ص 517؛ كامل ابن اثير، ج 2، ص 433.... 8- انساب الاشراف، ج 6، ص 375؛ بحارالانوار، ج 45، ص 350.... 9- همان .... 10- مـقـتـل الحـسـيـن، عـبـدالرزاق موسوي مقرم، ص 167؛ حياة الامام الحسين، باقر شريف القرشي، ج 3، ص ‍ 454.... 11- الاعلام، خيرالدين الزركلي، ج 8، ص 70.... 12- بحارالانوار، ج 45، ص 352.... 13- الارشاد، ص 205؛ تاريخ طبري، ج 5، ص 355.
14- انساب الاشراف، ج 6، ص 376.... 15- كامل ابن اثير، ج 4، ص 169.... 16- تـاريـخ طـبـري، ج 5، ص 381؛ كـامـل ابـن اثـيـر، ج 4، ص 36.... 17- مقتل الحسين(ع) ، ابي مخنف، ص 268-270..... 18- انـسـاب الاشـراف، ج 6، ص 376- 377؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 116؛ مقتل ابي مخنف، ص 271؛ البداية والنهاية، ج 8، ص 249.
19- كامل ابن اثير، ج 4، ص 169-170..... 20- بحارالانوار، ج 45، ص 356..... 21- انساب الاشراف، ج 6، ص 379.
22- مـروج الذهـب، ج 3، ص 74؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 172؛ تاريخ طبري، ج 5، ص 579..... 23- تاريخ طبري، ج 5، ص 580؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 172..... 24- تـاريـخ طـبـري، ج 5، ص 581 و ج 5، ص 58؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 173..... 25- كامل ابن اثير، ج 4، ص 173..... 26- تاريخ طبري، ج 5، ص 580؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 172..... 27- البداية و النهاية، ابن كثير، ج 8، ص 270..... 28- كامل ابن اثير، ج 4، ص 173..... 29- تاريخ طبري، ج 6، ص 7؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 211..... 30- بحارالانوار، ج 45، ص 365..... 31- تاريخ طبري، ج 6، ص 15؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 215..... 32- همان، ج 4، ص 170..... 33- تاريخ طبري، ج 6، ص 15؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 215.
34- انساب الاشراف، ج 6، ص 386؛ تاريخ طبري، ج 6، ص 16؛ بحارالانوار، ج 45، ص 364- 365..... 35- تاريخ طبري، ج 6، ص 32؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 226..... 36- تاريخ طبري، ج 6، ص 20؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 218-210..... 37- تاريخ طبري، ج 6، ص 13؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 214..... 38- تنقيح المقال، مامقاني، ج 3، ص 206؛ بحارالانوار، ج 45، ص 365.
39- تاريخ طبري، ج 6، ص 14؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 214 ..... 40- تاريخ طبري، ج 6، ص 20؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 218..... 41- مستدرك الوسائل، ج 2، ص 265؛ فروع كافي، ج 5، ص 47..... 42- مقاتل الطالبيين، ص 93..... 43- الاخبار الطّوال، احمد بن داود دينوري، ص 293..... 44- تاريخ طبري، ج 6، ص 32.
45- تاريخ طبري، ج 6، ص 32، مصر...... 46- تنزيه المختار، ص 14 ـ 13...... 47- رحله، ابن بطوطه، ص 232.
48- اخبار الطوال، ص 296..... 49- اهل بيت، توفيق اعلم، ص 517 ...... 50- پس از پنجاه سال پژوهشي تازه پيرامون قيام امام حسين(عليه السلام)، سيد جعفر شهيدي، ص 193ـ 194.
51- شعراء، آيه 227..... 52- نهج البلاغه، ترجمه سيد جعفر شهيدي، ص 401، قصار 241.
منبع : asriran.com

درباره ما
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
آرشیو
خبر نامه


معرفی وبلاگ به یک دوست


ایمیل شما :

ایمیل دوست شما :



چت باکس




captcha


پیوندهای روزانه
  • آرشیو لینک ها
آمار سایت
  • کل مطالب : 31
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 15
  • بازدید کننده امروز : 16
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 68
  • بازدید ماه : 226
  • بازدید سال : 1095
  • بازدید کلی : 32999
کدهای اختصاصی